جدول جو
جدول جو

معنی نه کرانه - جستجوی لغت در جدول جو

نه کرانه(نُهْ کَ نَ / نِ)
صاحب نه ضلع. (یادداشت مؤلف). نه ضلعی. نه پهلو. نه بر
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پَ کَ نَ / نِ)
مخمس
لغت نامه دهخدا
(کَ نَ / نِ)
بی کران. ابدی. نامتناهی. (از یادداشت مؤلف) ، بی زیان شدن. دور گشتن از گزندگی و مضرت رسانی:
بیامد ببستش بخم کمند
بدو گفت اکنون شدی بی گزند.
فردوسی.
- بی گزند کردن، تندرست کردن. سالم و بی آسیب کردن. دور کردن از آسیب و صدمه وزیان:
یکی را برآرد بچرخ بلند
ز تیمار و دردش کند بی گزند.
فردوسی.
، بی عیب. (ناظم الاطباء) :
یکی چرمه ای برنشسته سمند
نکو گامزن بارۀ بی گزند.
دقیقی.
ز فرزند گو بر پدر ارجمند
کدام است شایسته و بی گزند.
فردوسی.
که ای پهلوان زادۀ بی گزند
یکی رزم پیش آیدت سودمند.
فردوسی.
زنی بودش اندرخور و هوشمند
هنرمند و بادانش و بی گزند.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(نَ زَ)
دهی است از بخش نمین شهرستان اردبیل که 792 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه، محصولش غلات و حبوبات، شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(هََ کَ نَ / نِ)
غیرمتساوی الاضلاع
لغت نامه دهخدا
(نُهْ کَ نَ / نِ)
چگونگی نه کرانه. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دو کرانه
تصویر دو کرانه
طرفین تناسب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنج کرانه
تصویر پنج کرانه
مخمس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناهم کرانه
تصویر ناهم کرانه
غیرمتساوی الضلاع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نه کاسه
تصویر نه کاسه
نه فلک: (درین نه کاسه جان سوز دل گیر گرت روزی عروسس کرد تقدیر) (اسرار نامه عطار چا. دکتر گوهرین. 158)
فرهنگ لغت هوشیار